پسابندر همیشه گرم، شرجیزده و بیبارون و آب بود. مردمی با چشم به ابرا و آسمونی که تابستونا روزهای روز ازش ابر میره به طرف نیمکره شمالی و اینجا فقط یه شاهراه واسه ابرها بود.
مردمی عاشق باران و با تجربهی سنگین و بد از بیآبی، ولی دیروز آسمون بارید حالا پسابندر کمتر از اطرف بود ولی بود!
اما مهم اینجاست که صفحه گوگل از "اکانت ویزر" نشون داد که پسابندر هفته آینده از حالا که هیجده آذر روز دوشنبه است تمام از یکشنبه بارونی خواهد بود و این یعنی یه رکورد در چندین سال گذشته دور و نزدیک! حالا این فقط یه پیشبینی است، نمیدونم چقد احتمالِ درست دراومدنش داره! ولی میگم هرچند واسه در و دیوارهای ما این حجم از بارش کمی خطرناکه، ولی به شخصه دوسش دارم.
دریافتآیا تاکنون تنها، تنهای مطلق روی ماسههای یک دریای (اقیانوس) وحشی قدم زدهاید؟!
دریای وحشی، مست، خشن! دریایی که هنوز به همان صورت دست نخورده اولیهی طبیعت است.
*من هیچ جا رو مثل این ساحل حس نکردهام، هیچ جای طبیعت در هیچ نقطه دیگر جغرافیا.
رسول یونان عزیز جای میگوید:
"کنار دریا
عاشق باشی
عاشقتر میشوی
و اگر دیوانه
دیوانهتر
این خاصیت دریاست
به همه چیز وسعتی از جنون میبخشد
شاعران
از شهرهای ساحلی
جان سالم به در نمیبرند."
(متاسفانه وبلاگ صرفا لینک دریافت رو بجای نمایش تصاویر درج میکند)
دریافتآبی است، زلال است. خاصتا بعد از باران شما نمیتوانید ازش چشم برندارید! هیچ چیز مثل دریا نمیتواند اینقدر به وجود انسان نفوذ کند، اینقدر آشوبهای دل و جان را فرو بنشاند.
رسول یونان شاعر محبوبم میگفت:
"کسانی که کنار دریا هستند هرگز نمیتوانند عاشق نشوند".
این اقیانوس هند است، این امتداد ساحل بکر و به نوعی وحشیی است که از پسابندر میگذرد و میگذرد.
برگشته از سیبری، آب و هوای مطبوع برای پرواز. اما گاهی میخندند "واقعا اینجا زمستونه؟"
زمستونه، زمستون چابهار! عاشق این هستن بطور مرتب با شکلهای عجیب کنارههای اقیانوس رو بپیمایند. همیشه غروبها کنار دریا صدای خندیدنشون میاد. در اینجا "پسابندر" شرقیترین نقطه چابهار! دریافت
درباره این سایت